می رسم، اما سلام انگار یادم می رودشاعری آشفته ام هنجار یادم می رودبا دلم اینگونه عادت کن بیا بر دل نگیربعد از این هر چیز یا هر کار یادم می رودمن پر از دردم پر از دردم پر از دردم ولیتا نگاهت می کنم انگار یادم می رودراستی چندیست می خواهم بگویم بی شمار-دوستت دارم، ولی هربار یادم می رودمست و سرشاری ز عطر صبح، تا می بینمتوحشت شبهای تلخ و تار یادم می رودشب تو را در خواب می بینم همین را یادم استقصه را تا می شوم بیدار یادم می رودمن پر از شور غزل های توأم اما چراتا به دستم می دهی خودکار یادم می رود؟!"نجمه زارع" بخوانید, ...ادامه مطلب