سخن دیگر نگفتی , ای سخن پرداز خاموشمفراموشت نمی کردم , چرا کردی فراموشم ؟ز سردی های خاک تیره , آغوشت چه می جویند ؟چه بد دیدی , چه بد دیدی ز گرمی های آغوشم ؟نه چشم بسته بگشایی , نه راه رفته باز آییبه مرگت بار تنهایی چه سنگین است بر دوشمبه جز در دیده ,پریشانم,پریشانم ...ادامه مطلب